نور شما تابیدن گرفت... بر وجود کرخت و خمود ما
السلام علی ائمه الهدی و مصابیح الدجی
ما ذره ذره از خواب زمستان برخاستیم، جوانه زدیم
ما ذره ذره بهار شدیم، روییدیم و لبریز از رایحهی رحمت خدا شدیم
انتم باب الله
سلام بر شما که درهای خدا هستید و راههای روشن الهی
سلام بر شما که از روشنی قدومتان
ما دانههای گرفتار در دام دنیا به وادی نور رسیدیم و رستگاری...
ما گم شده بودیم در بی سرنوشتی خویش
و در تاریک نای جهالت و جمود
به اذن شما باران بارید...
باران، باران...
و آرام آرام جانمان سیراب شد
قلبمان تپیدن گرفت
و طینتمان از عطر بهارانهی نامتات خوش بو شد...