"مصیب" پس از چهل و پنج سال میفهمد که تنها فرزند خانواده نبودهاست. او برای پیدا کردن گمشده سالیان دور مادرش، راهی تهران میشود؛ اما خودش هم گمشده بزرگتری دارد: عزت و احترام! مصیب مجبور است بین این دو گمشده یکی را انتخاب کند و همین داستانهای پیچیدهای برایش به وجود میآورد. این قصه سریال «آچمز» است که این روزها در شبکه آی فیلم در حال نمایش است. به این بهانه با مهرداد خوشبخت کارگردان سریال به گفت و گو نشستیم که می خوانید.
*شاید اولین تصویری که با تماشای «آچمز» به ویژه بازیگرانی مثل هومن برق نورد و امیرحسین رستمی در ذهن مخاطب شکل بگیرد این است که با یک سریال کمدی مواجه است؛ اما سریال به معنای متعارفش کمدی نیست در عین اینکه جدی و عبوس هم نیست. تعریف شما از ساختار و ژانر این سریال چیست؟
درست است. به نظرم نباید با الگوی آشنایی که از سریال های طنز و کمدی در تلویزیون داریم به «آچمز» نگاه کنیم. این سریال نه به معنای متعارفش جدی است نه کمدی. به نظرم سریال «آچمز» را باید سریالی مفرح دانست که نه قصد دارد مخاطب را به قهقهه بیندازد و نه اشک آور باشد. به نظرم حضور بازیگرانی مثل هومن برق نورد و امیرحسین رستمی که اتفاقا فقط به نقش های کمدی محدود نمی شوند و در کارنامه شان نقش های غیر کمیک هم دارند، به شکل گیری فضای مفرح این قصه کمک کرده. آنها از یک بامزگی و نمک ذاتی و در واقع طنازی های فردی برخورداراند که در یک موقعیت جدی هم ممکن است فضای مفرحی ایجاد کنند. حضور بازیگران خوب دیگری مثل سارا خوئینی ها و خانم صبرکن و سحرخیز یا آقایان سهند جاهد و هادی عطایی نیز کمک کرده تا نوعی بالانس بودن در لحن و شکل گیری موقعیت های مفرح قوام بگیرد. وقتی این سناریو برای ساخت به من پیشنهاد شد، همزمان فیلمنامه ای دیگر هم پیشنهاد شد؛ اما به خاطر ظرفیت های جذابی که در فیلمنامه آچمز وجود داشت، ترجیح دادم این قصه را بسازم. در نهایت به نظر من این سریال برداشتی از زندگی واقعی است، چون لحظات شاد و غمگین فراوانی در آن مشاهده میشود. بنابراین، این سریال شکلی از زندگی است که در آن لحظههای متفاوتی وجود دارد.
*آیا نسبت به خود فیلمنامه پیشنهادی نداشتید یا مثلا تغییراتی در آن ایجاد نکردید؟
جلسات متعددی با سعید فرهادی نویسنده این فیلمنامه داشتم تا به نقطه مشترکی برسیم. مثلا من دوست داشتم قصه را از جایی شروع کنم که مصیب با سه جوان داستان رو به رو می شود؛ اما سعید معتقد بود که داستان نیاز به یک مقدمه دارد و در گفت و گوهایی که با هم داشتیم به نظرم رسید توصیه او منطقی است و بر آن اساس عمل کردیم.
*به نظر می رسد که با توجه به نقش دوگانه هومن برق نورد، این کاراکتر موقعیت دشوارتری به لحاظ کارگردانی داشته است.
هومن در دو نقش به شکل همزمان بازی می کرد و باید در قالب یک برادر دوقلو ظاهر می شد که این جا به جایی نقش و شخصیت کار ساده ای نیست به خصوص اینکه قرار است یک بازیگر هر دو نقش را ایفا کند. ضمن اینکه برای تمایزپذیری این دو نقش، باید گریم سنگینی روی صورت آقای برق نورد صورت می گرفت و ما هم باید در میزانسن دادن ها به تمایزپذیری این دو کاراکتر و باوپذیرکردن آن کمک می کردیم و این کار را کمی سخت می کرد. ضمن اینکه به طور کلی سعی کردیم این سریال میزانسنهای متنوعی داشته باشد، برخلاف بسیاری از آثار که صرفا محدود به یک فضای آپارتمانیاند. تصویربرداری در صحنههای متفاوت و بالا بردن کیفیت اجرایی هیچ ربطی به طول زمان فیلمبرداری ندارد، زیرا در این مجموعه ثابت شد زمان فیلمبرداری با وجود افزایش تعداد قسمتها، از زمانبندی اولیه کمتر بود.
*یکی از ویژگی ها و مولفه های این سریال که به نظر می رسد در پس سرگرمی، قصد آموزش و فرهنگ سازی داشته، توجه به مسئله کم آبی است. درباره این سویه از سریال هم کمی صحبت کنید و اینکه چه تمهیداتی برای این کارکرد آموزشی در نظر گرفتید؟
یکی از اهداف ساخت این مجموعه، آموزش و فرهنگ سازی در الگوی مصرف آب بود. آنچه که در این گونه از آثار مهم است، انتقال پیام در بستر یک موقعیت دراماتیک و جذاب است و اینکه در دام پیام ها یا نصیحت های مستقیم نیفتیم. بنابراین ما تلاش می کردیم که حواسمان به ظرافت و حساسیت این مسئله باشد. به هر حال یکی از موضوعات و دغدغههای اصلی در این سریال، بحث کمآبی است و آموزش مصرف درست میتواند ما را در بهبود شرایط یاری کند، به ویژه در شرایط فعلی که کشور به شدت درگیر این مسئله است. به نظرم باید فرهنگسازی درستی در این زمینه صورت گیرد و در این میان برای اینکه به کسی برنخورد و برای سریال مشکلی پیش نیاید، یک سازمان تخیلی به نام سازمان توسعه و منابع ایجاد کردیم. در واقع این یکی از همان تمهیداتی بود که برای نمایشی کردن پیام انجام دادیم. البته ما در این سریال به مسائل مختلفی پرداختهایم. در عین حال حرف بد در این سریال بین کاراکترها و افراد خانواده زده نمیشود و به نوعی با یک سریال اخلاقی مواجه هستیم. خیلی اوقات در فیلمهای ما حرفهای زشتی زده میشود که این سریال به دور از این موارد است؛ اما آدمهای این سریال اخلاقگرا اما در عین حال بامزه هستند. در واقع طنازی آنها به سمت بی ادبی یا لودگی نمی رود.
*در واقع مجموعه این تمهیدات یا مفاهیم در نهایت قرار است در خدمت تبیین یا تبلیغ یک سبک زندگی ایرانی مطلوب باشد.
دقیقا. به ویژه نقد برخی از معضلات و آسیب های اخلاقی که در جامعه ما وجود دارد. بینید نقد تزویر و دورویی از توصیه ها و آموزههای دینی و اسلامی است و ما هم این اثر را با همین نگاه ورویکرد تولید کردیم. سال هاست که درباره سبک زندگی بحثهای فراوانی در سطح جامعه و نخبگان و البته جامعه هنری وجود دارد، به ویژه درباره سبک زندگی ایرانی و اسلامی. ما هم در این اثر تلاش کردیم با نشان دادن آسیبهای که در این حوزه وجود دارد، به این موضوع ورود کنم و به نقد تزویر و ریاکاری بپردازیم و سعی کردیم بیان کنیم که تمسک به این شیوهها محکوم به فناست و به نجات و رستگاری منجر نمی شود.
بیشتر بخوانید:
م ن / س م