«نمایش بیگانه در خانه» به نویسندگی و کارگردانی سید محمد مساوات در سی و هشتمین جشنواره تئاتر فجر به روی صحنه رفت.
«بیگانه در خانه»، شاید هیچ اسمی بهتر از این نمیتوانست آخرین نمایش سیدمحمد مساوات را معنا کند؛
نمایشی ایرانی، با بازیگران ایرانی، برای تماشاگران فارس زبان که با زبان آلمانی گشوده میشود. غریبگی وارد شد. سراسر نمایش از غریبههایی پُر است که وارد فضایی خودیتر(؟!) میشوند: زبان آلمانی در نمایش فارسی، ایرانی مهاجر در آلمان، مردی مجهول الهویه که هر بار با پیامی مجازی در خلوت زن و شوهری سبز میشود و با گذشت دقایقی از نمایش به حضور در کلمات و مکالمات بسنده نمیکند و کم کم تجسد مییابد، آن هم با یک دوربین، بیوهزنی پیر که به زبان بیگانه سخن میگوید و اول صدایِ بیبدنش وارد نمایش میشود و بعد بدنِ بیصورتش، و نهایتاً هم حضور سینما در تئاتر، شاید به عنوان بزرگترین و درشتترین بیگانه. درست همان زمان که چراغها خاموش میشوند و منتظر هستید پرده بالا برود و بازیگران به صحنه وارد شوند، نور پروژکتور به پرده تابیده میشود و تصاویر بزرگ و صداهای بلند، درست شبیه سینما، شما را احاطه میکنند. چراغهای صحنه که روشن میشوند، درست زیر تصاویر بزرگ، شما میتوانید اتاقهای خانهای را از پشت پنجرههایش ببینید. اشارههای ریز و درشت نمایش به هیچکاک، این تلنگر را به تماشاگر میزند که نکند جیمز استوارت است و دارد از «پنجره عقبی» خانه و زندگی خصوصیای را دید میزند! و همه اینها شاید استعارهای باشند از زندگی زوجی که با یکدیگر غریبه شدهاند، و یا به بیان بهتر مردی که برای زنش غریبه شده. (به نظر میرسد کانونیگر این نمایش بیشتر شخصیت زن است) بیان و لحن رباتی مرد میتواند مویدی برای بیگانگی او با زن و حتی با خود و احساساتش باشد.
نمایش مساوات اما با این غریبگی نمیجنگد. این بیگانگی در این نمایش مبارک و راهگشاست؛ مثلاً زن در برابر ورود بیوهزنِ پیرِ آلمانی به خانهاش، گرچه بسیار هراسناک تصویر میشود، مقاومت نمیکند، و یا پیامهای غریبهای را که حتی نامش را نمیداند بیپاسخ نمیگذارد. بیگانه وجود مبارکی است که میتوان از آن بهره برد، با آن تغییر کرد، بهتر شد، مفهوم شد. زبان آلمانیِ نمایش با استفاده از مدیوم سینما به فارسی ترجمه و زیرنویس میشود. مرد که برای همسرش غریبه شده، با تبدیل شدن به یک غریبهی غریبهتر از خودش، باز به زنش نزدیک میشود. تئاتر با استفاده از سینما میتواند جزییاتی به ریزی یک حلقه انگشتر را نشان دهد و صدایش را با بلندگو به تماشاگری که در دورترین صندلی نسبت به صحنه نشسته برساند و با حرکات دوربین، تعلیق و دلهرهای را به جانِ تماشاگر بیاندازد که یک نمایشِ بدونِ سینما هرگز قادر به انجام آن نیست.
غریبه دشمن نیست و نمایش در حالی به سکون و آرامشِ قبل از پایانِ خود نزدیک میشود که زن و مرد و AL7 (یا همان روی دیگرِ مرد) در کنار هم، در خصوصیترین فضای خانه (اتاق خواب) و روی یک کاناپه مینشینند. نمایشِ مساوات زهدانی است که با اشتیاق فرزندی بیگانه را درونِ خود میپذیرد و پرورش میدهد تا هر دو به کمال برسند.
وجه تئاتری نمایش که روی صحنه در زیر وجه سینمایی آن وجود یافته، و غالباً از نظر جلبِ توجهِ تماشاگر به وجه سینمایی اثر میبازد، شاید اشارهای دارد به حق مادریای که تئاتر بر گردنِ سینما دارد. اما تعاملی که به بخشی از آن در پاراگراف بالا اشاره شد باعث میشود اثری منحصربفرد خلق شود که نهایتاً بدون آنکه برتری به هیچ کدام از آنها (سینما و تئاتر) بدهد، همزیستی سازنده آنها را جشن میگیرد.
نمایش « بیگانه در خانه» به نویسندگی و کارگردانی سید محمد مساوات به عنوان بهترین گروه تئاتری این دوره از جشنواره بیشرین جوایز را در بخشهای مختلف بهترین بازیگران زن و مرد، جایزه بزرگ بهترین کارگردانی، تندیس جشنواره، نمایشنامه نویسی و...را از آنِ خود کرده و در جایگاه اول برترینهای جشنواره سیو هشتم ایستاد.
نویسنده: بهاره سقازاده
*این نوشته منعکس کننده نظرات شبکه آیفیلم نیست.