پخش زنده
دانلود اپلیکیشن اندروید دانلود اپلیکیشن اندروید
English عربي
3840
-
الف
+

جدایی پرجدال جلال

فیلم سینمایی «پادزهر» ساخته بهرام کاظمی پنجشنبه 25 دی از آی‌فیلم پخش شد.

فیلم سینمایی «پادزهر» ساخته بهرام کاظمی پنجشنبه 25 دی از آی‌فیلم پخش شد.

 «پادزهر» نخستین تجربه سینمایی بهرام کاظمی است که در سال 72 و با نویسندگی سیروس الوند تولید شد. به همین دلیل هم ردپای مولفه های فیلم اجتماعی در قصه آن دیده می شود و هم به سیاست و امنیت ربط دارد.

کاظمی بعدها فیلم های مثل هدف، از صمیم قلب،عروس فراری، شبی در تهران و مشکل گیتی را به کارنامه خود اضافه کرد.

 «پادزهر» داستانی امینی-اطلاعاتی دارد که به یک قصه خانوادگی گره می خورد و رمزگشایی آن در یک فضای بین متنی در دل مشکلات خانوادگی شخصیت اصلی فیلم؛ یعنی جلال با بازی محمد صالح علاء و یک گروه خرابکار و تروریستی صورت می گیرد.

 از جذابیت های تماشای این فیلم که به 27 سال پیش برمی گردد، حضور محمد صالح علاء در کسوت یکی از بازیگران و شخصیت های فیلم است که از یک شخصیت منفی و همسری بی مسئولیت به پدری مسئولیت پذیر و قهرمان بدل می شود. همچنین  باید به شمایل کارآگاهی جمشید هاشم پور هم اشاره کرد که در آن سال ها نقش های زیادی از این دست بازی کرده است.

قصه از این قرار است که جلال از همسرش جدا می‌شود و با همکاری یک کلاهبردار به سرقت از یک خانه مسکونی اقدام می‌کند. جلال از روی تصادف متوجه گفت و گوی یک گروه خرابکار درباره توطئه بمب گذاری می‌شود و موضوع را به پلیس اطلاع می‌دهد. در واقع او ضمن تجربه یک موقعیت خلافکارانه، متوجه موقعیتی خطرناک می شود و انگار همین وضعیت منفی در منفی به تحولی مثبت در او می انجامد.

 در واقع جلال گرچه تن به سرقت می دهد؛ اما وقتی متوجه یک مسئله ضدامنیتی می شود که برای کشور خطرناک است، وجدانش بیدار شده و به یک تحول درونی می رسد. شاید سابقه بد او موجب شده که در ابتدا مأموران به جلال بدگمان شوند و او را بازداشت‌ کنند. سرگرد هاشمی(جمشید هاشم پور)، افسر ویژه اداره آگاهی، متوجه بی گناهی جلال می‌شود و درمی یابد که رهبر خرابکاران یک سرهنگ بازنشسته عراقی است. جلال پس از تشکیل دادگاه به پنج سال حبس تعلیقی محکوم می‌شود و نزد همسرش بازمی‌گردد. اما اعضای گروه جلال را شناسایی می‌کنند و ابتدا پسر و سپس خودش را گروگان می‌گیرند. در واقع اثبات بی گناهی جلال و همکاری او با پلیس فرصتی برای اعتماد دوباره همسرش به او شده و در اینجا یکی از گره های قصه گشوده می شود. اما فیلم در سکانس های فرار و رهایی جلال و پسرش از دست خرابکاران روایت ساده انگارانه ای دارد و سطح باورپذیری آن برای اقناع مخاطب پایین است. مثلا فرار پسر بچه از آن خانه. در واقع آن دو یعنی پدر و پسر، جداگانه از دست خرابکاران می‌گریزند؛ خرابکارانی که نقشه بمب گذاری در نمایشگاه بین المللی تهران را کشیده اند؛ اما سرگرد هاشمی براساس اطلاعات جلال به محل بمب گذاری در نمایشگاه بین‌المللی تهران می‌رود و قبل از این که یکی از بمب گذاران موفق به اجرای نقشه خود بشود، با گلوله سرگرد هاشمی از پا در می‌آید.
فیلم تلاش کرده تا با برجسته کردن صحنه های اکشن و تعقیب و گریز، التهاب قصه را بیشتر کند و برخی از رخدادهای مرتبط به این صحنه ها مثل تصادف خودروی خرابکاران با یک لودر، با توجه به زمان تولید فیلم و بضاعت فنی سینمای ایران در آن زمان، قابل توجه به نظر می رسد.

بیشتر بخوانید:

ما همیشه پیکان هستیم!

نقد فیلم زیارت

نقدی بر سریال ریحانه

«پادزهر » همانطور که از عنوان فیلم هم می توان حدس زد، بر مبنای الگوی دو قطبی و تضاد موقعیتی طراحی شده و با یک نگاه نظامی –امنیتی بر اساس تک و پاتک بین دو نیروی خیر و شر صورت بندی می شود. این شیوه روایت هم به ایجاد تعلیق قصه کمک می کند و هم ریتم پرشتابی به آن می بخشد که با توجه به فضا و اقتضای قصه که واجد موقعیتی ملتهب است، هماهنگ می شود.

اما در پس این ساختار و بازی های فرمی، شخصیت پردازی ها فاقد عمق و جزئیات لازم بوده و بیشتر به تیپ های کلیشه ای بدل می شوند که نمی توانند در این فرم روایی به خوبی چفت و بست شوند و در نتیجه لنگ می زنند.

 از سوی دیگر در بازنمایی جزئیات طرح و توطئه که به قوام یافتن قصه و به دنبال آن، باورپذیری آن کمک می کند، چندان توجهی نشده و فیلم در شکل دهی به موقعیت قهرمان و ضد قهرمان فاقد عناصر دراماتیک لازم است.

 از سوی دیگر «پادزهر» را می توان یک فیلم شهری و خیابانی هم دانست؛ به این معنا که شهر در این فیلم به واسطه تعقیب و گریزها حضور پررنگی دارد و می تواند تصویری هر چند اجمالی از فضای شهری تهران در اوایل دهه 70 را ترسیم کرده و نشان دهد چقدر خیابان ها خلوت بود و شلوغی و ترافیک امروز تهران در آن به چشم نمی خورد. همچنین برخی از خیابان های اصلی شهر مثل خیابان ولی عصر را هم در آن می بینیم که در نهایت می تواند  «پادزهر» را به عنوان یک فیلم شهری هم معرفی کند.

*به قلم سید رضا صائمی برای وبسایت آی‌فیلم

/ س م

نظر شما
ارسال نظر