ایرانگردی
رضا زاغی شاغل در تماشاخانه در واقع با خبرچینی برای ساواک امرار معاش میکند. وی بهطور تصادفی به مخفی گاه انقلابیون در همسایگی پی میبرد و هنگامیکه قصد لو دادن آنها را دارد متوجه مهربانی و دلسوزی انقلابیون در حق خودش و زن و بچه بیمارش میشود. پس پشیمان شده و راه فرار آنها را فراهم میکند و خودش هم نقل مکان میکند.